من کیستم؟
من کیستم؟
آیا من همان تنهایی هستم که در خلوت خود اشک میریزد؟
آیا من همان رهگذری هستم که از کوچه ی دل مردی عبور می کند که گویی قلبی در سینه ندارد؟
آیا من همان دختری هستم که در تنهایی خود از ترس فراموش شدن گریه میکند؟
به راستی من کیستم؟
من همان دختری هستم که به انتظار مردی است که نمی داند آیا او حلقه ی بندگی دیگری را به دوش می کشد یا نه!
من همان دختری هستم که به انتظار دیدنش هستم ولی به هنگام دیدنش میترسم!
میترســــــــــــــم....
از اینکه شاید از نگاهم بخواند...
آیا من همین دختر ترسو و بزدلی هستم که از نگاه سردش میترسد؟
نمیدانم که هستم....
من فقط میدانم که:
نامم آنه شرلی از گرین گیبلز است